آمار مطالب
آمار کاربران
کاربران آنلاین
آمار بازدید
و اکنون قهقهه می زنم
طولانی و یک نفس
اشک از چشمانم چه گرم و لطیف
برای بوسه زدن به گونه هایم سرازیر می شود
و چه مهربان تر دستانم
صورتم را به آغوش می کشند
و اینجاست که من در خود فرو می پاشم
و گریه ام می گیرد
و آرام در گوش دلم می گویم
هیس ... هیچی نیست
"نویسنده : 68" 22:00
کد را وارد نمایید:
خوش آمديد ميهمان
عضو شوید
عضویت سریع